گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

پیشه عاشق

پر خون بود از یاد لبت شیشه ی عاشق
فکر دهن تنگ تو اندیشه ی عاشق
فصاد چه داری سر آزار زلیخا
جز دوست نباشد به رگ و ریشه ی عاشق
آمد ز ازل رسم جفا شیوه معشوق
در راه وفا خاک شدن پیشه ی عاشق
هر سنگ که می کند همی گفت به فرهاد
بر پای خود است عاقبت تیشه ی عاشق
غم قافله سالار بود در سفر عشق
مخفی بود از خون جگر توشه ی عاشق 

 

مخفی بدخشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد