گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

ای شعله ی حزین

ای شعله ی حزین
ای عشق آتشین
ای درد واپسین

این شور تست یا که جنون سرشکها
یا شعر من که میدهدم سوز جاودان

دیگر نبویمش
شبها نجویمش
رازی نگویمش

تا در فراق و ناله و درد و شکنجه ها
آهسته طی کنم ره خاموش رفتگان

پهلوی کهسار
در پای آبشار
بر روی سبزه زار

بر پا شود قیامت بوس و کنارها
اما ز ما گسسته بود عمر ها عنان

شاید که سالها
لرزان ستاره ها
مهتاب پاره ها

در آسمان صاف و بالای ابرها
تابد فراز شهر و نباشد ز ما نشان 

 

سلیمان لایق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد