ساقیا مرا دریاب،پر کن از وفا جامم
مستم امشب از غم ها، می نخورده بد نامم
توبه ام مده زاهد، دیگر از می و مستی
فارغ از حسابم کن، غافل از سر انجامم
شاید عمر این مستی، چون وفای او باشد
ساغرم تُهی ماند، بشکند فلک جامم
من ز بیم رسوایی، گریه میکنم در دل
میکشد مرا آخر، خنده های آرامم