گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

شراب

چه گرمی، چه خوبی، شرابی؟ چی هستی؟
بهاری، گلی، آفتابی چی هستی؟
چه هستی که آتش بجانم کشیدی
سرود خوشی، شعر نابی، چی هستی؟
چه شیرین نشستی به بخت وجودم
خدا را، غمی، التهابی، چی هستی؟
فروغی که از چشم من میگریزی ؟
و یا ای همه خوب، خوابی، چی هستی ؟
شدم شاد تا خنده کردی برویم
تو بخت منی، ماهتابی، چی هستی؟
لب تشنه ام از تو کامی نگیرد
فریبی، دروغی، سرابی، چی هستی ؟
تو از دختران ترنج طلائی ؟
و یا از پری های آبی، چی هستی ؟
ترا از تو میپرسم ای خوب خاموش
چه هستی ؟ خدا را جوابی، چی هستی 

 

حسین منزوی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد