گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گل بی خار

در جهان گشتم، گل بی خار نیست
هرکجا یاریست، بی اغیار نیست
بهر مجنون استراحت تهمت است
در بیابان سایهٔ دیوار نیست
آدمی با عقل و دانش آدم است
شخصیت با جامه و دستار نیست
شش جهت پر باشد از صنع خدا
دیدۀ ما قابل دیدار نیست
بازوی حیدر بباید در مصاف
دست هرکس باب ذوالفقار نیست
روز جنده عشقری حاضر چراست
گر به امر شه علمبردار نیست؟ 

 

 صوفی غلام نبی عشقری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد