گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

گرم و زنده

در کویر خشک دلم کبوتری بزرگ آشیان گزیده است.

درماه در ستاره

هرشب هوای کوچه دلدار میکنم
دل را تسلی از در و دیوار میکنم

از بسکه با خیال وی آغشه میشوم
هر ذره را خیال سپیدار میکنم

با جفت کفتر نه ی پر چال بام شان
از دور دور قصه ی بسیار میکنم

آنجا برای دفع گمان بد کسان
تمثیل نقش مردم هوشیار میکنم

نذرانه ی مراد همه سیم و زر بود
من نان گرم نذر رخ یار میکنم

درماه، در ستاره ی شام و غروب شهر
او را تمام باغچه دیدار می کنم

از جنس دل ز سینه دکانی گشوده ام
سرتا به پای عشقم و بازار میکنم 

 

قهار عاصی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد